جدول جو
جدول جو

معنی ننر شدن - جستجوی لغت در جدول جو

ننر شدن(غَ لَ خوا / خا دَ)
در تداول، لوس شدن. خود را لوس کردن. بی مزگی نمودن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بور شدن
تصویر بور شدن
کنایه از شرمنده شدن، خفیف شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظفر شدن
تصویر ظفر شدن
پیروز شدن، دست یافتن به مراد، غلبه کردن، ظفر یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بند شدن
تصویر بند شدن
به چیزی چسبیدن، به چیزی آویختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبر شدن
تصویر خبر شدن
با خبر شدن، آگاهی یافتن، خبر رسیدن، برای مثال خبر شد به ترکان که آمد سپاه / جهان جوی کیخسرو کینه خواه (فردوسی۲ - ۳/۱۳۳۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جور شدن
تصویر جور شدن
فراهم و آماده شدن، مرتب و هماهنگ شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منجر شدن
تصویر منجر شدن
کشیده شدن، منتهی شدن: (این کار شما منجر بنزاع خواهد شد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتر شدن
تصویر منتر شدن
سحر شدن افسون شدن، مسخره شدن دست انداخته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر شدن
تصویر شیر شدن
جسور شدن جرات یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غند شدن
تصویر غند شدن
گرد آمدن، جمع شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غنی شدن
تصویر غنی شدن
توانگر شدن بی نیاز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذر شدن
تصویر عذر شدن
حایض شدن (زن)، حایض شدن (زن)
فرهنگ لغت هوشیار
منبلیدن انکار کردن} ایشان منکر شدند و بر کفر خویش اصرار نمودند) (کشف الاسرار 525: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نرم شدن
تصویر نرم شدن
نرم گردیدن، یانرم شدن شکم. اسهال یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نثار شدن
تصویر نثار شدن
برخی گشتن، پاشیده شدن افشانده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسق شدن
تصویر نسق شدن
مقرر شدن، برقرار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غور شدن
تصویر غور شدن
مبتلی به فتق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیر شدن
تصویر سیر شدن
مستغنی گشتن، بی نیاز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسر شدن
تصویر بسر شدن
بسر رسیدن بپایان رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تار شدن
تصویر تار شدن
تیره شدن، تاریک گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بند شدن
تصویر بند شدن
به چیزی آویختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنا شدن
تصویر بنا شدن
ساخته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیر شدن
تصویر دیر شدن
بتاخیر افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بور شدن
تصویر بور شدن
شرمنده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آخر شدن
تصویر آخر شدن
بپایان رسیدن سر آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
بار گردیدن بصورت بار در آمدن، یا بار بگردن کسی بار گردن کسی شدن، سربار کسی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دور شدن
تصویر دور شدن
فاصله دار شدن چیز، رانده شدن، خارج شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنب شدن
تصویر جنب شدن
گایناک شدن بحالت جنب در آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندر شدن
تصویر اندر شدن
داخل شدن، وارد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبر شدن
تصویر خبر شدن
آگاهیدن آگاه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تور شدن
تصویر تور شدن
متوحش شدن و پریدن کبوتر یا مرغی دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تند شدن
تصویر تند شدن
خشمناک شدن، پریشان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
برافتادن در افتادن، دگر تنیدن باطل شدن زایل شدن، انتقال یافتن وروح انسانی پس ازمرگ جسم خود بجسمی دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منجر شدن
تصویر منجر شدن
انجام شدن، انجامیدن، فرجامیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منکر شدن
تصویر منکر شدن
زیرش زدن
فرهنگ واژه فارسی سره